پس از آن غروب رفتن
اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر
تو بیا شروع من باش
شب رو از قصه جدا کن
چکه کن رو باور من
خط بکش رو جای پای
گریه های آخر من
اسمت رو ببخش به لبهام
بی تو خالی نفسهام
خط بکش رو باور من
زیر سایبون دستام
خواب سبز رازقی باش
عاشق همیشگی باش
خسته ام از تلخی شب
تو طلوع زندگیم باش
پس از آن غروب رفتن
اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر
تو بیا شروع من باش
شب رو از قصه جدا کن
چکه کن رو باور من
خط بکش رو جای پای
گریه های آخر من
من پر از حرفه سکوتم
خالیم رو به سقوطم
بی تو و آبی عشقت
تشنه ام کویر لوتم
نمی خوام آشفته باشم
آرزوی خفته باشم
تو نزار آخر قصه
حرفم رو نگفته باشم
س از آن غروب رفتن
اولین طلوع من باش
من رسیدم رو به آخر
تو بیا شروع من باش
شب رو از فصه جدا کن
چکه کن رو باور من
خط بکش رو جای پای
گریه های آخر من