»» بی خیال
*وقتی سر تو هر وقت می چرخونی یکی داره می بیندد.دیوونه میشی وقتی داری حرف می زنی به کسی بر نخوره.این بارچشمام را می بندم و گوشاهایم را مهر می کنم.من بی خیال شدم تا ابتدا خودم را بسازم.چشمانم را بستم تا نبینم چه بر سر مدینه فاضله ام آوردند دیدم که آبادی ها را ویران ساختند برای هیچ.چشم هایی را دیدم که هر لحظه من را گناهکار خواندند و روزهای خود را به یاد نیاوردند.
دهانم را دوختم تا نگویم آن چه را که دیده ام و آن مصائبی که بر سرم آوردند. هر لحظه در مدینه فاضله ی من سخت گذشت تا من بی خیالی را تیک زنم تا آن قدر خود را نیرومند سازم که چشمی را نببینم.
*سخنان احمدی نژاد در مورد زنان گیلان خیلی جالب بود.واقعا!؟ وقتی ایران میشه ??? ام در بین ??? کشور نمی تونم چیزی بگم
*پی نوشت:ما زنده ایم که بخوریم یا می خوریم که زنده بمانیم؟
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امین ( شنبه 86/1/18 :: ساعت 4:7 صبح )