در هم آغوشی لب هایمان
ترانه ی خوانده نشده ای را شنیدم
که فردایش
من نیستم
صدایت را بگیر و برو!
اولین کوچه کمی بعدتر
منم که
خیره در تو
از تو
می گذرم...
و چراغ قرمز ها ایستاده ی تواند!