فریاد می زنم
می زنی
گریه می کنم
می کنی
بی تاب می شوم
خسته می شوی
یک بوسه
از کف دست عصبانی من
بر گونه ی داغ خشن تو
و آغاز یک معاشقه به سبک دشنام
گاهی
به آخر خط که می رسم
می رسی
رویای من را می دزدی
دست /گیرم می کنی
و میان دیوارها
و روی تخت
و روی من
بازی را تمام می کنی
می کنم
ادامه می دهی
می دهم...